
خطوط و تصاویرِ دیواره غار، رسم شده با زغال بر تن سنگ و صخره! این اولین یادگار بشر از ارتباط است که به گونههای مختلف در تمدنهای کهن یافت میشود، از لاسکوی فرانسه تا آذربایجانِ ایران. انسانِ دیرین با هدف علامتگذاری، رساندن پیام یا برای چیرگی بر حیوانات رسّامی کرده تا زماینکه الفبا و خطی که مبنایش همان تصاویر بود را اختراع نمود و با تکامل آن در اعصار مختلف به دست ما رسید.
شما زمانی قادر به خوانش "این" یا هر مطلب دیگری خواهید بود که با زبان و الفبایش آشنا باشید (یا اگر خودمانیتر بگوییم، سَوادِ آن زبان را داشته باشید) من تُرکم، عربم یا بلوچ، کُردم یا فارس، شایدم ترکمن یا قشقایی؛ هر که باشم قادر به ارتباط گفتاری با همان افرادی خواهم بود که به آن زبان آشنایی دارند و اگر بخواهم بنویسم، مخاطبان باید علاوه بر آشنایی با زبان، "باسوادِ" همان گویش نیز باشند، یعنی جغرافیایی مشخص، نَه فراتر از آن؛ این محدودیت، بشر را بر آن داشت تا همپای حروف، تصاویر را نیز بکار برَد.
امروزه تصاویر انتزاعی، رئال یا ترکیبی از هرآنچهدیدنیست، برترین و پُرمخاطبترین وسیله ارتباطی میباشد که قویترین رسانه برای رساندن پیام از طریق حسّاول یعنی بینایی است. طبیعتاً جمعیتِ بینایانِ عاقل، بیشتر از گویشوَرانِ هر زبانیست و میتوان رسانهها را توام با مصوّرات، پرمخاطب کرد. در مجال این مطلب نیست سخن فزونتر کرد ولی: شنیدن کی بود مانند دیدن! روز ارتباطات و روابط عمومی بر همکاران و فعالان عرصه خطیر رسانه مبارک.
داود اسدپور؛
کارشناس گرافیک (ارتباط تصویری) و مدیر ارتباطاتِ مرکز مطالعات و پژوهشهای شورای اسلامی شهر ارومیه

.
پایان / الف